دانشجو

ترم ۴ کامپیوتر صنعتی اصفهان بودم که دیگه حوصلم از کرونا سر رفت و گفتم برم سر یه کار درست حسابی

قبلش فریلنسری یه سری کارا میکردم، اما هیچی تجربه‌ی کار توی یه شرکتی که به سرعت در حال پیشرفت بود نمیشد
به خاطر همین اون کارو ول کردم. با اینکه اون موقع، درآمدش بیشتر از متوسط حقوق شرکت ها توی اصفهان بود. و این شد نقطه عطف زندگی من تا الان

کل ترم سرکلاس نمیرفتم یا اگر میرفتم مجبور بودم وسط کلاس بیام بیرون و کار مشتری رو راه بندازم. نمیتونستم درسارو به موقع بخونم چون تمام وقت کار میکردم و تعهد داشتم. جالب اینکه معدلم دقیقا همونی که بود، موند. شاید چون میدونستم وقتم کمه، با تمرکز بیشتری میخوندم🤔

از خیلی چیزا گذشتم. از وقت گذروندن با دوستام گذشتم. از تفریحا از نمایشگاها، از همایشا، از جشنا، از سفر گذشتم. اما چیزهایی به دست آوردم که واقعا می ارزید به این همه از خودگذشتگی. هرچند یه جاهایی واقعا از حد گذروندم و باید تعادل رو حفظ میکردم🙃

اما، تجربه ای که بهم داد و شرایطی که توش بودم، منو ده سال جلو انداخت. خیلی بزرگتر شدم. یکدفعه کلی تغییر کردم. هم از لحاظ اخلاقی، هم علمی، هم تجربه، هم …

میخوام بگم اگه دانشجویین و موقعیتش پیش اومد که توی یه شرکت خوب کار کنین، به خودتون نگین من فعلا باید درسمو تموم کنم. میشه جفتشو باهم پیش برد و قول میدم پشیمون نمیشین❤️ هم رزومه میسازین و هم بهترین وقت برای شروع کاره. چون فرصت بیشتری برای آزمون و خطا دارین

خوشحالم که این فرصت به من داده شد که بتونم خودم رو به خودم ثابت کنم🫂
اگه تا حالا نشده، امیدوارم قسمت شما هم بشه🥹