rubber duck

به این اردک‌ها می‌گن rubber duck و توی دنیای برنامه‌نویسی خیلی رایجن و صمیمانه و بی‌چشم‌داشت به دیباگ کردن کد کمک می‌کنن. چون وقتی مشکلت رو براش ساده توضیح می‌دی، از توضیحات خودت در مورد اشکال کد، جوابت رو پیدا می‌کنی!
نوشتن راجع به عواطف شخصی (توی یه دفتر، نُت، بلاگ، کانال شخصی) هم همین حکم رو داره؛ خصوصاً وقتی تراپیست یا دوست امن دم دست نیست، یا نمی‌خوای به کسی بگی. گاهی همین برون‌ریزی و بعدش از دور یه بار خوندنشون، ریشه و جواب خیلی مشکلاتت رو برات آشکار می‌کنه!
خلاصه: ممکنه خیلی به خودت و ذهنت و توانایی پردازش مغزت اعتماد داشته باشی. اما خیلی مواقع وقتی تو دستات پنج تا کیسه پلاستیکی پر و دو تا هندونه هست، نمی‌تونی بهشون نگاه منظم، تفکیک‌کننده، جامع، تحلیلی و سازنده داشته باشی. باید بذاریشون زمین، پهن‌شون کنی، بعد راحت بررسی‌شون کنی.

پ.ن: نویسنده این پست من نیستم اما به نظرم قشنگ بود 🙂